غلت زدن
پسر قشنگم ببخشید که خیلی دیر به دیر وبلاگتو آپ دیت میکنم. آخه این روزا خیلی خیلی شیطون شدی (ماشاالله) . یه لحظه هم نمیشه به حال خودت بذارمت. یه بار که فقط برای چند ثانیه تنها بودی کلی خرابکاری کردی ، مثلا: وقتی رفتم تو آشپزخونه و برگشتم دیدم که ظرف فرنی رو برگردوندی روی روروئک یا اینکه یکی از گلهای بامبو رو گرفته بودی و میخواستی به زور بگیریش و بدبختو خفه کنی. خلاصه که کمتر وقت پیدا میکنم که بیام از کارای جدیدت بگم و تو وبلاگت عکس بذارم. پارسا جونم اولین باری که تونستی خودت به تنهایی روی شکم برگردی من داشتم با مامانی تلفنی صحبت میکردم که ناگهان از دیدن تو شگفت زده شدم و پشت تلفن جیغ کشیدم . &nbs...
نویسنده :
مامان ندا
23:49